من این علائم را «12 خط قرمز برای کمک رسانی ناسالم» می نامم.
1- زمانی که یاری رساندن و تعهد شما به طور مشخصص سبب افزایش وابستگی، بی مسئولیتی، ناتوانمندی و افزایش ضعف شخصیت در فرد می شود. گاه باید با این واقعیت رو به رو شوید که نیت های خیر شما به نتیجه خوبی منتهی نمی شود.
ادامه مسئولیت پذیری در این شرایط هدردادن انرژی است و به واقع یاری کننده نیست. به یاد داشته باشید که کمک رسانی سالم و درست سبب ارتقای ویژگی های مثبت، استقلال و رشد دیگران می شود و کمک رسانی ناسالم عملکرد معکوس دارد.
2- وقتی فرد مقابل بارها تعهداتش را نقض کرده و این مسئله بار مالی زیادی در پی داشته است. به علاوه، کمک شما را به آن نحوه که قول داده بوده، به کار نبسته است. در این وضعیت، دست کم به طور موقت، بهتر است حرفه های او را باور نکنید و فرصت دیگری را در اختیارش قرار ندهید، تا زمانی که با شواهد محکمی مواجه شوید که نشان دهنده آمادگی او برای بهره گیری از کمک های شما در جهت پیشرفت زندگی اش باشد.
وقتی دیگران از کمک شما برای فرار پیاپی از مسئولیت سوءاستفاده می کنند، بهتر است سعی کنید به کمک کردن پایان بدهید. ادامه مسئولیت پذیری در قبال کسی که نمی توان نقطه پایانی برای کمک خواهی های او متصور شد هدردادن وقت و انرژی است. اگر ادامه دهید، به زودی و به طور فزاینده ای خشمگین و بی رغبت خواهید شد.
3- وقتی کمک کردن یا پیشنهاد کمک سبب رکود فکری فرد یا نگه داشتن وی در مراحل ابتدایی رشد شود یا وی را از آموختن مهارت های مورد نیاز زندگی و حرفه ای باز دارد. کمک ناسالم سرنوشت دیگران را در سطح پایین تر از توانمندی شان رقم می زند، اما کمک سالم سبب ارتقای استقلال فرد و پیشرفت زندگی اشت می شود.
4- وقتی کمک کردن شما مستلزم حقه زدن باشد یا به نحوی صداقت تان را زیر سوال ببرد. مثلا بهانه تراشی یا پنهان کردن حقیقت به خاطر دیگری و زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی تقریبا هیچ وقت نمی تواند کمک رسانی سالمی باشد.
5- زمانی که احساس کنید به جای کمک کردن به دیگری بازیچه دستش شده اید. گاهی این احساس کاملا واضح است، مثلا وقتی دیگری چیزی می گوید که در شما احساس گناه بر می انگیزد و سپس موقعیتی را پیشنهاد میکند که ضمن کمک به اواز احساس گناهتان بکاهید. برخی اوقات فقط احساس درونی تان م تواند به شما بگوید که دیگری و درخواستش برای یاری گرفتن از شما ناسالم است. وقتی متوجه می شوید که دیگری می خواهد از شما سوءاستفاده کند و با فریبکاری از شما درخواستی دارد باید به هشداری های درونی تان توجه کنید.
6- وقتی کمک کردن به طور فزاینده ای انرژی شما را کاهش می دهد. زمانی که کمک کردن به دیگران خارج از توانتان است از آن خودداری کنید. کمک سالم یعنی یاری رساندن به اندازه توان.
7- وقتی کمک کردن این حس بد را در شما ایجاد کند که رابطه تان با او صرفا بر محور بخشیدن و کمک کردن استوار است.
8- وقتی کمک کردن شما باعث شود فرد ترجیح بدهد از لحاظ جسمی بیمار باقی بماند، از مشاوره گرفتن از متخصص طفره برود، از مصرف داروها و انجام برنامه های کاری اش اجتناب کند و غیره.
موقعیتی را در نظر بگیرید که مسائل و مشکلات فرد بیش از حد توان شماست و به کمک تخصصی نیاز است. در این موقعیت کمک شما ممکن است سبب شود فرد از تلاش برای توانمندسازی خود و مدیریت شرایط خودداری کند.
9- زمانی که کمک کردن و مسئولیت پذیری شما در یک کار گروهی سبب می شود فرهنگ کار گروهی- که در آن همه به یکدیگر کمک می کنند- به هم بریزد و دیگران ضعیف شوند و احساس کنید از شما سوءاستفاده شده است. در چنین شرایطی با آرامش بگویید که عقب می ایستید و موقعیت را در اختیار دیگران قرار می دهید. به آنها کمک کنید که مهارت هایشان را ارتقا بدهند و سپس از سر راهشان کنار نروند.
10- وقتی فهمیدید کمکی که قصد داشتید فقط یک بار انجام دهید به شکل وظیفه ای اجباری و دائمی در آمده و برایتان ناخوشایند است. به خودتان یادآوری کنید که کمک گذشته شما تعهدی برای کمک کردن همیشگی نیست. شما قول نداده اید که این کار را همیشه انجام دهید.
11- وقتی در رابطه ای که بوی «وابستگی» می دهد خود را قربانی می کنید. یعنی زمانی که رابطه براساس مطالبه یک طرف و کمک دائمی طرف دیگر است. در بعضی روابط صمیمانه و عاشقانه زمینه هایی از عملکرد ضعیف یک طرف و توانمندی و نجات بخشی طرف دیگر رابطه تجربه می شود. به عبارتی، در این گونه رابطه ها غالبا یک طرف بیش از حد کمک می کند و دیگری بیش از حد کمک می خواهد.
12- وقتی پاداش ذهنی و بیمارگونه کمک کردنتان را نادیده می گیرید. واقعیت این است که کمک کردن به دیگران موجب می شود فرد خوبی به نظر برسید. اگر در نیت خود برای کمک کردن پیش از آنکه به فکر مفیدبودن باشید به این فکر هستید که در میان دیگران چه وجهه ای پیدا می کنید و چقدر باگذش و خوب به نظر می آیید باید در کمک رسانی خود تجدیدنظر کنید.
مجله زنان امروز